تاريخ تولد، محل تولد، هنگام تولد:
در سال 1351 در اهواز به دنیا آمد.
پدر: محمدمنصور جزایری
مادر: شهین صدق امیر
برادر: -
خواهر:-
همسر: خانم جزایری
فرزندان:عرشیا ، آرنیکا،ایلیا
زندگینامهکامل شهرام جزایری در ادامه مطلب سایت تازه ها...
تاريخ تولد، محل تولد، هنگام تولد:
در سال 1351 در اهواز به دنیا آمد.
پدر: محمدمنصور جزایری
مادر: شهین صدق امیر
برادر: -
خواهر:-
همسر: خانم جزایری
فرزندان:عرشیا ، آرنیکا،ایلیا
مشخصات فردی:
بعضی او را نماد فساد اقتصادی دانسته و برخی نبوغش را در پولدار شدن میستایند.
دوران زندگي:
تحولات نوجوانی موجب شد كه تكانی به خود دهد و با فروش بستنی، سمبوسه و باقلوا خرج خود را در آورد. او در این راه موفق بود.شهرام از بستنی فروشی به عنوان اقتصاد خرد یاد كرد. البته هیچ احتیاجی به این کارها نداشت، چرا كه پدرش در اهواز یك رستوران دار بود .شهرام می خواست مانند یك تاجر موفق از پایه شروع كند.
بستنى فروشى
زمانی که در دوران نوجوانی و هم زمان با تحصیل خود برای کمک به اقتصاد خانواده بستنى فروشى مى کرد، مسلما هیچ کس فکرش را هم نمی کرد روزی او به یکی از شناخته شده ترین ثروتمندان جامعه تبدیل خواهد شد.
دندانپزشكی
تحصیلات عالیه هدف بعدی اش بود. او آنقدر درس خواند تا موفق شد در رشته دندانپزشكی دانشگاه كرمان با رتبه زیر ۴۰۰ قبول شود.
موفق شدن در چند رشته ورزشی
در دوران دانشجویی به ورزش روی آورد. او در رشته های والیبال و پینگ پنگ به مقام كشوری رسید و در این عرصه موفق شد. اما چون در ورزش آب و نانی ندید، آن را رها کرد.پس از مدتی به این نتیجه رسید که شغل دندانپزشکی با هدف او كه درآمد ماهیانه یك میلیاردی بود، فاصله زیادی دارد. به همین علت در سال ۱۳۷۵ از ادامه تحصیل انصراف داد و به ثروت روی آورد.
فعالیت در اقتصاد نیمه كلان
پس صادرات خرمای بم به شوروی را آغاز کرد. صادراتی که البته نتیجه ای جز ورشکستگی و از دست دادن تمام سرمایه هایش در پی نداشت، اما سکوی پرتاب پرشتابی برایش شد. جزایری صادرات سیر به کویت را در همین دوره آغاز کرد. كویتی ها به سوی سیرهای رامهرمز هجوم بردند . شهرام از این راه به پول کلانی رسید. پس از موفقیت نسبى در این تجارت، به تهران رفته و شرکت«پدیده تجارت درخشان» را به ثبت رساند. او دیگر اقتصاد كلان خود را آغاز كرده بود و در این حال فقط ۲۵ سال داشت. وی این مرحله از تجارت خود یعنی از سال ۱۳۷۰ تا ۱۳۷۵ را فعالیت در اقتصاد نیمه كلان نام نهاد. در همین حال فهمید كه اگر با سیر می توان تجارت كرد، با فرش كه مهمترین كالای صادراتی غیر نفتی ایران محسوب می شود می تواند سود بیشتری به دست آورد. او پس از صادرات فرش، به سرمایه گذارى در کاغذ و روغن نباتى هم روى آورد و یک کارخانه ورشکسته روغن نباتى را خریدارى کرد. همچنین به یکى از سازمان هاى بزرگ را که در آستانه ورشکستگى قرار داشت با سرمایه ۴میلیاردى کمک کرد. ایران تنها جایی نبود که آوازه اش در آن پیچید ، در امارات و سایر کشورهای عربی نیز به شهرت دست یافت.سود این تجارت آن قدر بود كه شهرام در مرحله اول توسعه اقتصاد كلان خود ۵۰ شركت دیگر برای صادرات ۵۰ قلم دیگر از كالاهای ایرانی تأسیس كرد.
مشاور کمیسیون اقتصادى مجلس
در این بین به اندازه ای به سیاستمداران نزدیک شد که اجازه تردد به مجلس وقت را نیز پیدا کرد و حتی پس از مدتی به عنوان مشاور کمیسیون اقتصادى مجلس در ۱۰ جلسه این کمیسیون نیز حضور پیدا کرد. او شاید مشاور قدرتمندی نداشت، اما خود به عنوان مشاور كمیسیون اقتصادی مجلس ششم معرفی شده بود! از سال ۱۳۷۷ تاجرهای ایرانی و كشورهای حوزه خلیج فارس او را می شناختند.
اقتصاد فوق كلان
بهانه مجلسی های آن موقع این بود كه شهرام یك تاجر موفق است و می تواند طرح های خوبی را برای بهتر شدن وضع اقتصاد كشور ارائه دهد. شهرام اینك به اقتصاد فوق كلان روی آورده بود و حتی موفق شد وام ۵۰ میلیون دلاری از بانك های ایران دریافت كند. البته او از صندوق ضمانت وزارت بازرگانی درخواست ۱۸۰ میلیون دلار وام كرده بود كه با ۵۰ میلیون دلار آن موافقت شد.
درخواست وام از بانکهای بحرین
او آنقدر از دست بانك های ایرانی كه به او وام چند صد میلیون دلاری پرداخت نكردند، ناراحت بود كه به بانك های بحرینی روی آورد. بحرینی ها بی چون و چرا با وام ۲۰۰ میلیون دلاری اش موافقت كردند.
در این گیر و دار مجلسی ها شاهد رفت و آمد یك جوان در صحن علنی بودند. شهرام موفق شده بود كارت ۵۰۰ را كه به فرد اجازه ورود به صحن علنی می دهد، دریافت كند.
میلیاردر جوان، بخیل نبود. به گفته خودش كمك های زیادی به این و آن كرده بود. البته این و آن او، افراد خاصی بودند. او شاید چون توانایی شناسایی نیازمندان جامعه را نداشت، پول های بسیاری از ۴۰۰ هزار تا ۴ میلیارد تومان به همان این و آن می بخشید تا به نیازمندان كمك كنند. البته بعدها دادگاه این كمك های مالی به مستمندان را به حساب رشوه گذاشت، چرا كه با وجود كمك های میلیاردی به نیازمندان حتی یك درصد هم از تعداد فقرا كاهش نیافته بود.
ازدواج
شهرام به جایی رسید كه بسیاری فكر می كردند اگر جای او بودند، فرصت خاراندن سر را هم نداشته باشند، اما او در این میان فرصت ازدواج با دختر عموی خود را نیز پیدا كرد.
سفر به دبی،دستگیری در هواپیما
نخستین بار وزارت بازرگانى از رابطه سؤال برانگیز یكى از مدیرانش با جزایرى پرده بر داشت. ۶ ماه پیش از دستگیرى جزایرى، بازرسان سازمان بازرسى در پى حسابرسى و بررسى فعالیت شركت هاى موفق به شركت او وارد شده، در نهایت در 24 آبان 80 جزایرى همراه پدر و همسرش در هواپیمایى كه از تهران عازم امارات بود، دستگیر مى شود. دستگیری او موجب شد بانك بحرینی از خیر پرداخت ۲۰۰ میلیون دلار وام نیز بگذرد و طرح تأسیس ۵۰ شركت دوم نیز مسكوت بماند. حالا شهرام معروف شده بود و مردم ایران او را می شناختند و كسانی كه با او آشنا بودند و كار می كردند دیگر او را به جا نمی آوردند!
همه چيز براي ورود يكي از ميليونرهاي خارجي به يكي از اعياني ترين شهرك هاي ويلايي دنيا هماهنگ شده بود. قرار بود يك تاجر بزرگ ايراني به همراه خانواده اش به يكي از واحدهاي اين شهرك رفته و چند روزي را آن جا باشد. اما اين اتفاق هيچ وقت نیفتاد. چرا كه شهرام جزايري در فرودگاه مهرآباد دستگير شد و تا چند سال بعد كه موفق به فرار از زندان گشت، پايش به دوبي باز نشد.
حضور در دادگاه
زمانی كه نام شهرام جزایری به میان آمد، بسیاری از كسانی كه از او كمك مالی دریافت كرده بودند، از كشور خارج شدند و تا مدت ها از آنها خبری نشد. بعضی ها هم كه سیدهادی حسینی، قاضی دادگاه شهرام جزایری از آنها برای حضور در دادگاه دعوت كرده بود، فقط وكیل خود را فرستاده بودند. از زمان دستگیری شهرام تا صدور حكم اولیه او حدود ۳۶۸ روز طول كشید. به غیر از شهرام كه متهم ردیف اول بود، حدود ۱۰۰ متهم، مطلع، آقازاده و شاهد دیگر در دادگاه حضور پیدا كردند.
۴ جلسه ابتدایی دادگاه به طور مختصر از صداوسیما پخش شد، اما به علت پاره ای از دلائل، ۲۲ جلسه بعدی دادگاه او نه فقط از تلویزیون پخش نشد بلكه مورد استقبال روزنامه نگاران هم قرار نگرفت. پس از جلسات اولیه دادگاه هنگامی كه نامی از برخی از نمایندگان مجلس و سرشناسان برده شد بازار شایعات داغ بود؛ «شنیدی فلانی هم از شهرام جزایری پول گرفته؟» جمله ای بود كه آن روزها بارها و بارها شنیده می شد. هیچ كس باورش نمی شد كه شهرام ۲۹ ساله آن روزها ۱۵۰ میلیارد تومان سرمایه داشته باشد. بسیاری هم می گفتند: «مگه می شه بانك ۵۰ میلیارد تومان وام بدهد؟ پس چرا به درخواست وام ۲۰۰ هزار تومانی ما رسیدگی نمی كنند!»شهرام در نخستین جلسه دادگاه در اعتراض به مدعی العموم كه گفته بود: «جزایری اقدام به تأسیس ۵۰ شركت اقماری كرده» گفت: «من ۱۰۰ شركت تأسیس كردم نه ۵۰ شركت! البته ۵۰ تای آن قبل از این كه رسماً افتتاح شود، به علت دستگیری ام میان زمین و آسمان قرار دارد. من بارها پولدار شدم و در عین حال به فكر فقرا بودم. هر وقت هم پولدار می شدم با همسرم به بهترین رستوران می رفتم و جوجه كباب می خوردم!»
اتهامات وارده به جزایری عبارتند از:
- تحصیل مال از طریق نامشروع
- پرداخت رشوه به دفعات و به افراد مختلف
- تحصیل معافیت از خدمت نظام وظیفه عمومی به صورت متقلبانه
- اعمال نفوذ برخلاف حق و مقررات قانونی
- تصرف غیرمجاز در اموال و وجوه توقیف شده
- خروج غیر مجاز از مرزهای کشور
شهرام جزایری بابت اتهامات
- به 11 یازده سال حبس تعزیری، رد مبلغ 48 میلیون و 600 هزار و 185 دلار آمریکا به بانک ملی ایران و صندوق ضمانت صادرات، پرداخت جزای نقدی معادل 2 برابر مبلغ فوقالذکر (97 میلیون و 200 هزار و 370 دلار آمریکا) به صندوق دولت جمهوری اسلامی ایران و محرومیت از فعالیت بازرگانی در بخش صادرات و واردات و نیز محرومیت از اخذ هرگونه تسهیلات بانکی اعم از ریالی و ارزی به مدت ده سال محکوم شد. رأی صادره قطعی اعلام شد. او هماکنون(سال 1392) مراحل اجرای حکم را طی میکند.
- دادگاه هم او را در ۲۶ جلسه بازجویی كرد و حتی چند بار قاضی به علت بی انضباطی، شهرام را از دادگاه اخراج كرد.
- اظهارات علی مژدهی درخصوص اتهامات وارده بر جزایری
- علی مژدهی؛ نماینده مدعی العموم ،در دادگاه اتهامات وی را ایجاد و تأسیس حدود ۵۰ شرکت مختلف بازرگانی، کسب اعتبار موهوم از طریق مانورهای متقلبانه، برداشت ۳۸ میلیارد و ۱۰ میلیون ریال به دفعات مختلف و پرداخت آن به اشخاص به عنوان رشوه و جعل اسناد اعلام کرد. تبانی در معاملات دولتی، اغوای مسؤولان بانکها، تسهیل و دریافت ارز، عدم به کارگیری تسهیلات در امر صادرات و واردات و ایجاد رکود در امر صادرات و واردات، تهیه پیمان نامههای غیر قانونی و اخذ مقادیر قابل توجهی از این طریق را از جمله کیفرخواست نماینده مدعی العموم دانست.
- مژدهی ضمن قرائت کیفرخواست صادره درباره شهرام جزایری به تشریح مشخصات متهمان و عناوین اتهامی هر یک از آنان پرداخت. در آن پرونده بیش از ۵۰ تن به عنوان شرکای جرم وی روانهٔ دادگاه شدند .
حکم جزایری در 28/8/1381
قاضی حسینی در ۲۸ آبان ماه ۱۳۸۱ حكم شهرام جزایری را اعلام كرد: «۲۷ سال حبس تعزیری، ضبط همه اموال كه از طریق خلاف قانون به دست آمده، ۵۰ ضربه شلاق در انظار عمومی، ضبط وجوه مورد ارتشا».
شهرام بلافاصله به این حكم اعتراض كرد تا این كه پس از ۴ سال از صدور حكم اولیه بار دیگر دادگاه دیگری برای رسیدگی به اتهامات او تشكیل شد.
پس از تجديدنظرخواهي در اين پرونده، شعبهي 20 ديوان عالي كشور محكوميت شهرام جزايري از جهت اتهام اخلال در نظام صادراتي كشور را نقض و پرونده را به شعبهي هم عرض دادگاه بدوي ارجاع كرد.
شایعه تبرئه
پس از اين اقدام، شايعاتي دربارهي تبرئهي شهرام جامعه را فرا گرفت؛ شايعاتي كه سخنگوي وقت قوه قضاييه را به اظهار نظر وادار كرد تا تاكيد كند كه راي ديوان عالي كشور در نقض محكوميت شهرام جزايري و ارجاع آن به دادگاه بدوي، به هيچ عنوان به معناي تبرئه يا آزادي وي نيست و مسائل طرح شده در اين زمينه جوسازي است.
محاکمه مجدد
این بار قاضی وحید كربلایی آقا ملك به طور ویژه از سوی رئیس قوه قضائیه مأموریت یافت تا به این پرونده رسیدگی كند. البته این بار قاضی دادگاه به این پرونده در ۴ جلسه و با حدود ۱۲۰ سؤال از شهرام و دیگر متهمان رسیدگی كرد. پرونده او ۲ هزار صفحه بود و بسیاری پیش بینی می كردند كه رسیدگی به این پرونده بیشتر از ۴ جلسه طول بكشد.
طلاق از همسر اول و ازدواج مجدد
از زمان صدور حكم اولیه تا محاكمه مجدد جزایری، زندگی خانوادگی او با تغییر و تحولات بسیار مواجه شد. خانم جزایری عرب با شهرام اختلاف پیدا كرد و جمله «مهرم حلال، جانم آزاد» را به زبان آورد. پس از انتشار خبر طلاق، شهرام خواستگاران بسیاری پیدا كرد . شهرام هم با توجه به تجربه اول خود با غیر فامیل ازدواج كرد و در فرصت های مرخصی از زندان صاحب فرزند دختر شد.
او در ۴ سال حبس، در بند ۶ زندان اوین كه به «نگین اوین» شهره است، اقامت داشت. شهرام در زندان شرایط مناسبی برای خود مهیا كرده بود و حتی ۲ تلفن همراه در اختیار داشت. به مرخصی های طولانی مدت می رفت تا جایی كه شایعه آزادی موقتش نیز منتشر شد.
فرار
رفتار شهرام در زندان اعتماد همه را به خود جلب می كرد. سرانجام به وسیله همان ۲ موبایل همه چیز را هماهنگ کرد. ابتدا پدر، همسر و فرزندش ناگهان ناپدید شدند.
بنابه گفته ها در اول اسفند ۱۳۸۵ ،شهرام كه با مأموران محافظ خود از شعبه قضایی مجتمع امور اقتصادی به سوی زندان هدایت می شد تقاضا كرد كه برای دیدار با خانواده اش به منزل برود. اعضای خانواده شهرام ناپدید شده بودند و كسی از این موضوع اطلاع نداشت . شهرام جزایری فقط برای فرار، چنین بهانه ای آورد. مأموران محافظ شهرام پس از ساعت ها متوجه شدند هیچ انسانی نمی تواند فقط برای دیدار با خانواده اش ساعت های متمادی را صرف كند، پس به موضوع شك کرده و وارد خانه شدند و مشاهده كردند کسی در منزل حضور ندارد! پس از ۲۴ ساعت خبر فرار شهرام جزایری مثل توپ صدا كرد.
دادگاه دوم
در تاریخ ۲ اسفند ۱۳۸۵ مجتمع ویژه جرائم اقتصادی اعلام کرد که شهرام جزایری در جریان انتقال برای معرفی داراییهایش موفق شده است ماموران محافظ خود را فریب داده و بگریزد.درحالی كه همه فرار شهرام را سوژه خود كرده بودند ، دادگاه دوم حكم خود را صادر كرد.
این حكم شهرام را به ۱۴ سال حبس، ۱۰سال تبعید، ۱۰ سال محرومیت از فعالیت های بازرگانی، تجاری و ۱۲۲ میلیون و ۸۴۰ هزار و ۲۰۰ دلار جریمه نقدی محكوم کرد.
قوه قضائیه هیأت ۳ نفره ای را برای مشخص شدن علت یا علل یا انگیزه مقصران این حادثه تشكیل داد.
محمود هاشمی شاهرودی؛ رئیس قوه قضاییه در ۱۲ اسفند ۱۳۸۵ رئیس مجتمع ویژه جرائم اقتصادی و چند تن دیگر از مقامات مسئول در پرونده شهرام جزایری از جمله رئیس زندان اوین را برکنار کرد.
دستگیری فراری در عمان
پس از بیان حدسها و احتمالات گوناگون و رسیدن خبرهای ضد و نقیض از دیده شدن شهرام جزایری در دبی، طبس و مناطق دیگر جهان، در تاریخ ۲۷ اسفند ۱۳۸۵ مقامات اطلاعاتی ایران اعلام کردند موفق شدهاند وی را در روستایی در کشور عمان دستگیر کنند. او در روز ۲۸ اسفند به ایران بازگردانده شد.
شهرام جزایری : نادم و پشیمانم
وی در آذر 92 در نامهای خطاب به رئیس قوه قضاییه عنوان کرد: پس از 12 سال و 3 ماه گرفتاری و زندانی شدن که باعث متلاشی شدن کانون خانوادهام شده است و به این ترتیب فرزندانم عرشیا (5 ساله) و آرنیکا (3.5 ساله) را دو بار بیشتر ندیدهام و در این میان ایلیا (9 ساله) را هم در مدت یک سال گذشته صدایش را هم نشنیدهام و 7 سال است از مرخصی محروم بودم و این درحالی است که تمامی دستورات قضات محترم دادستانی مجری حکم در دادسرای جرایم اقتصادی را عیناً اجرا کردهام. از شما که مجتهدی عادل و قاضی القضات هستید، تقاضای عاجلانه دارم پس از این همه گرفتاری دستور برخورداری اینجانب از رأفت اسلامی، عفو و گذشت در پرونده این حقیر را امر به ابلاغ فرمایید، با این وصف که اینجانب از کارهای کرده و نکردهام که بواسطه جوانی بوده نادم و پشیمان هستم.
اين تاجر جوان در جريان دادگاه اعتراف کرد که پول های کلانی به مقام های ايرانی، از جناح های مختلف سياسی داده و به عقيده ناظران، همين امر موجی از نارضايتی و بدبينی را در بين مردم به راه انداخت.
تعدادی از مديران، تعدادی از بانک ها و سازمان های دولتی در ميان افرادی هستند که به واسطه ارتباط با اين پرونده يا دريافت پول از شهرام جزايری به زندان و جريمه نقدی محکوم شده اند.
شخصیت شهرام از نگاه خودش
شهرام شخصی ساده و بی ریا و قابل اتکا و اعتماد است، البته به خاطر بسیاری از ویژگی های شخصیتی اش همگی به او احترام می گذارند و او فردی است که تا کمر خم شده است و حاضر است در بعضی موارد دست دیگران را ببوسد و نه تنها برای او افت شخصیتی داشته،بلکه به خاطر همین ویژه گی هایش او را دوست دارند و محبوب قلبهاست و پس از مدتی زندگی با او دیگر باور نمی کنیم که با یک ثروتمند افسانه ای هم اتاق شده ایم و حتی این جملات را نیز به دیگران بازگو کنیم. من همه تلاشم این است که شخصیت واقعی ام برای شما روشن شود که فردی کاملا عوام و ساده هستم و چون زندانی شده ام پس از شکر و سپاس خداوند برای همه نعمتهائی که به من ارزانی داشته رویای اصلی ام آزادي است.
به هیچ وجه قصد مهاجرت به خارج از کشور را ندارم
من کسی هستم که در کمال عزت و قدرت مالی به بیش از هشتاد کشور از اروپا، آسیا و آمریکا سفر کردم، بهترین هتلها اقامت داشتم، میهمان بزرگترین مدیران شرکتها بوده ام و برای افرادی مثل من هیچ کجا بهتر از مملکت خودشان نیست و من دیگر هزینه های لازم برای ادامه زندگی در کشورم را پرداخت کرده ام و به هیچ وجه قصد مهاجرت به خارج از کشور را ندارم.
روياي كودكي
این برایم آرزو بود که یک کارخانه شکلات بسازم و متاسفانه به این آرزو ام نرسیدم و و وقتی در کارخانه الومینیوم سرمایه گذاری کردم همیشه آرزو داشتم ای کاش به جای آن شکلات ساز می شدم، هر چند که از نظر حجم سرمایه گذاری بسیار پائین تر بود و از نظر مالی می توانستم یک شکلات ساز خوب شوم، کوتاهی کردم که به آرزویم نرسیدم ،اینهم جزء همان اشتباهاتم بود.
نامه مادر شهرام به رئیس قوه قضائیه
مادر شهرام جزایری در مارس 2008، در نامهای خطاب به رئیس قوه قضائیه خواستار بررسی روند رسیدگی پرونده فرزندش شد.
در بخشی از این نامه به امضای شهین صدق امیر، آمده است: «مادر دلسوخته فرزندی تنها و مظلوم هستم كه فرزندم بعد از انجام خدمات صادقانه و خالصانه و زحمات شبانهروزی در سطح مدیریت بخش خصوصی، با عشق و علاقه فراوان به میهن اسلامی و به دلیل پارهای اتهامات، تحت بهانه اجرای منویات مقدس مبارزه با مفاسد اقتصادی، توسط قاضی ویژه شعبه اول دادگستری تهران، دستگیر و قریب به بیش از سه سال در حبس میباشد».
در این نامه، مادر جزایری مدعی شده است كه محكومیت فرزندش بنا به دلایل كاملاً سیاسی صورت گرفته و اكنون بیگناهیاش به اثبات رسیده است.
«همسر باردار فرزندم در بستر بیماری قرارگرفته است و همه پزشكان حضور فرزندم در كنار همسرش را ضروری اعلام كردهاند».
مادر جزایری با برشمردن خصوصیات مثبت فرزندش گفته است، هركسی كه فقط یك بار او را از نزدیك دیده باشد، بر نبوغ و دانش مدیریتی منحصر بفرد و ایمان واقعیاش صحه میگذارد و جای بسی تأسف است كه جامعه و صدها و بلكه هزاران پرسنل بیكارشدهاش نمیتوانند از حضور او بهرهمند شوند.
وی با این ادعا كه «فرزندم با توجه به مدارك قانونی غیرقابل انكار هیچ اموالی را تضییع نكرده»، خطاب به آیتالله هاشمی شاهرودی گفت: «از محضر جنابعالی تقاضا داریم كه با اعزام یك گروه بازرس ویژه، روند رسیدگی پرونده آقای شهرام جزایری در دستگاه مقدس قضایی را بررسی و جهت روشن شدن حقایق، اقدام قانونی و خداپسندانه مبذول فرمایید».
نقل قول و خاطرات:
شهرام جزایری
من از خبرنگاران آسيب ديدم. برخي از خبرنگاران پرونده من را ملتهب كردند.
لبخندي كه هميشه در دادگاه داشتم باعث تعجب خبرنگارها، عكاسها و حضار شده بود. بعدها خيليها از من دليل لبخند را ميپرسيدند و خيليها مرا با آن لبخند ميشناسند.غافل از اینکه به دلیل استفاده داروهای آرام بخش، بی خیال و راحت شده بودم و اساسا به قول معروف در باغ نبودم که چه بلاهایی به سرم می آید .
در ايران هر كس كار كند ميتواند پول دربياورد، البته بايد استعداد اين كار را داشته باشد. از هر سرمايهداري بپرسيد ميگويد ايران بهترين جا براي زندگي و كار اقتصادي است. در ايران بازار مصرف خوبي داريم. باعث تاسف است كه بازار در انحصار كالاهاي چيني، كرهاي و... قرار گرفته. ما خودمان ميتوانيم نيازهاي بازار را تامين كنيم. فقط نياز به فرهنگ كار داريم. هر كس فرهنگ كار داشته باشد و كار كند ميتواند پول دربياورد و فقط کافی است وطن پرست و کشور دوست باشد. بهترین الگو در این زمینه ژاپنی ها هستند که پس از جنگ جهانی دوم دولت و حکومتشان را با صرفه جوئی و کار زیاد حمایت کردند. اگر ما ایرانی ها هم چنین کنیم به دلیل پشتوانه های عظیم و منابع ملی فراوان ضمن دستیابی به زندگی راحت، آینده مان را نیز تضمین مکنیم. بهتر است به جای انتقاد از دیگران و یا انتظار از حکومت از خودمان شروع کنیم و مسئولیت وضعیت زندگیمان را متوجه اعمالمان بدانیم تا با پی بردن به اشتباهاتمان، زندگی بهتری داشته باشیم .
اكبر اعلمي؛ نماينده مجلس ششم
به عقيده من شهرام جزايري هم شكار و هم شكارچي بوده است و به عبارت ديگر اين يكي از هزاران طعمهاي بود كه در مقابل صاحبان قدرت قرار ميدهند تا آنها را فريب دهند و به دام بيندازند و اين طعمهها خود شكارچياني هستند كه براي رسيدن به اهداف و مطامع و شكار و پول و ثروت به روشها و شيوههاي مختلف متوسل ميشوند. اين افراد با استفاده از رانت، ره صد ساله را يك شبه طي كنند.
منبع citytmob