حکایت آمدن مهمان پیش حضرت یوسف در ادامه مطلب...
روزی حضرت موسی (ع) رو به بارگاه ملکوتی خداوند کرد و از درگاهش درخواست نمود: بارالها، میخواهم بدترین بندهات را ببینم....
به ادامه مطلب مراجعه کنید...
درباره
داستان مذهبي ,
به شیطان گفتم: «لعنت بر شیطان!» لبخند زد.
پرسیدم: «چرا می خندی؟»
پاسخ داد:«از حماقت تو خنده ام می گیرد»
پرسیدم: «مگر چه کرده ام؟»
...
درباره
داستان مذهبي ,
مردی مسیحی ، به صورت سخریه و استهزاء ، کلمه “باقر” را تصحیف کرد به کلمه “بقر” – یعنی گاو – و به آن حضرت گفت : «انت بقر» ؛ یعنی«تو گاوی» امام بدون آنکه از خود ناراحتی نشان بدهد و اظهار عصبانیت کند ، با کمال سادگی گفت: « نه ، من بقر نیستم من باقرم » ...
درباره
داستان مذهبي ,
تعداد صفحات : 3
درباره ما
اطلاعات کاربری
آرشیو
نظرسنجی
هرچند روزيکباربه سايت تازه هامراجعه ميکنيد؟
آمار سایت